بالاخره اومدم

 

 یه سلام پر از شکوفه های نارنج واسه دوستای گلم  

بالاخره اووومدم

یه سلامم به تارو پودم 

امیدوارم در کنار همراهان زندگیتون شادو سلامت باشید   

ممنون  از اینکه تواین مدتی که نبودم بیادم بودید بخصوص مرضیه .شقایق و زهرای عزیزم    

اﯾﻨﺠﺎ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﻀـــــﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ
ﺑعضی ها به  ﺍﺳﻢ های ﻣﺠﺎﺯﯼ!
ﭼﻪ ﺩﻝ ﻫﺎ ﮐﻪ بسته نمیشود
ﭼﻪ دوستی ها
ﭼﻪ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﭼﻪ ﺍﺷﮏ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ شوق ﺭﯾﺨﺘﻪ نمیشود
ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ بازی گرفته نمیشود
ﺩﻝ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ از هم جدا نمیشود

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻓﻘﻂ ﺍﺳﻤــــﺶ ﻣﺠﺎﺯﯾﻪ

من اینجـــــــا رو با هیـــچ واقعیتی عوض نمیکنم چون واقعیت زندگی من همین ِ !

 داستان از این قرار بود که من چند روز پیش جوگیر شدم و یه برنامه ی ریمیکس آهنگ و از یه سایت درپیتی دانلود کردم .دیر وقت بود لپ تاپمو خاموش کردم و صبح به امیداینکه الان دیگه میتونم عینهو یه دی جی آهنگ ریمیکس کنم از خواب بیدار شدم  و رفتم سر لپ تاپ.روشنش کردم اما تنها چیزی که رو دسکتاپ بود والپیپر بودوهیچ.شوکه شده بودم .آخه از رو تنبلیم کلی آهنگ و عکس تو درایو cداشتم.حالا اونا به درک اینکه از دوستام یه چند روزی دور میموندم از همه برام عذاب آورتر بود  .بماند که چقد به خودم دری وری گفتم     .سجادم طفلک فقط دلداریم میداد  

خیلی خوشحالم که باز برگشتم پیشتون یوهوووووووووووو

نکته ی بعدی اینکه 1ماهی هست که درگیر نقاشی(رنگ )خونه ایم.جمعه ی پیش نقاش خونه رو تحویل داد و رفت.خونه نگووووو بگو بازار شاااااااااااااام.اصن یه وضعی 

 تو این یه هفته انقد شستمو سابییییییییییدم  که نگو.خرید رفتیم     با سجادم.یه سری وسایل تزیینی واسه اتاقم خریدیم   

همچنان مشغولیم به جمع کردن اسباب اساسیه.خسته شدم تمومی نداره والاااا 

عوضش اتاقم عینهووووو ماه شده .به قول شیویدم کافی شاپ شده.همین که رنگ اتاقم بهم آرامش میده کلیه ه.چیدمانش کامل شد حتما عکس ازش میزارم .شمام ببینید نظرتونو بگید دوستای گلم 

بله بوی ماه مهر  و دانشگاهم اومد.باورم نمیشه 3ماه به این زودی گذشت   .البته در کنار نفسم پر از هیجان و عشق گذشت 

25.26باید برم واسه ثبت نام .بزودی این ترمم تموم شه بلند صلوات بفرست  

دیگه میرم لالا .دلم واسه همتوووووووووووون قد سوراخ جوراب مورچه تنگ شده بود 

دوستون دارم  برمیگردم

زندگیم خوشحالم از اینکه روز به روز بیشتر به هم نزدیک میشیم و این یعنی اوج خوشبختی 

مهسا(ماه شبهای سجاد)

نگاه

                                       

                                            در مهربانی ِ نگاهت

                                        ذوب می شود یخ احساسم

                                                     با تو

                                              می توان آسود

                         در انتهای راهی که به بن بست رسیده است

                                               و بالا رفت

                                       از دیوار روزمرگی ها

                                               و نترسید

                                  از آنچه پشت دیوار است !

تقدیم به ماه شبهام (مهسا)



سلام به عزیزانم وقتتون بخیر
ممنون از دلهای گرم و مهربانتون
یه نکته ی کوچیک و اون این که مهسای من مشکلی کوچیکی تو سیستمش
به جود اومده که باید رفع شه از تاخیر چند روزش عذر خواهی کرد و
به زودی به جعمتون می پیونده
سرفراز باشید

سجاد من

وقتی تو مال منی ، وقتی در لحظه های دلتنگی در کنارمی ، دیگر چه آرزویی داشته باشم از خدا . . .

وقتی عاشقانه مرا میخواهی ، همیشه و همه جا هوای مرا داری ، دیگر چه  بخواهم از این دنیا . . .من در این دنیا هستم و تو در کنارم ، اینهمه عشق است در برابر چشمانم . . .وقتی  گلی مثل تو در باغچه دلم شکفته ، یک گلستان است که در دلم نهفته
و اینجاست که عطر حضورت همان هوای نفسهای من است و با این نفسهاست که عاشق مانده ام ، تو مال منی و من از همه کس بی نیاز مانده ام . . .   وقتی در لحظه های خواستنت تو را در کنار خودم دارم ، چرا به دنبال تو بیایم ، تویی که همیشه در قلبمی و میتپی برای عشقمان . . .   تو در خانه عشقمی و من تکیه گاهت ، عشق من خیلی میخواهمت . . . این تو بودی که به من عشق دادی ، نفس دادی ، این تو بودی که معنای زندگی را به من یاد دادی
این تو بودی که محبتهایت مرا عاشق کرد ، مهربانی هایت مرا اسیر دلت کرد . . .  این تو بودی که مرا به اوج بردی ، دستانم گرفتی و مرا تا آنجا که هر دویمان آرزو داشتیم بردیوقتی یکی مثل تو را دارم ، چرا باید از غم و غصه بنالم ، همیشه شاد میمانم و آواز عاشقی را میخوانممن از دنیا گذشتم به خاطر تو ، تو از دنیای خودت گذشتی به خاطر من ، ما هر دو از همه چیز گذشتیم تا رسیدیم به هم ، و میگذریم تا برسیم به قله عشق با هم . . .
با هم در کنار هم ، مثل همیشه ، همیشه عاشق هم !

تقدیم به شیویدم (سجاد)          

کلبه ی کوچولوی 2 سالمون

سلام به دوستای عزیزتر از جانم که تعدادشون زیاده از دستم خارج شده

میترسم دونه دونه نام ببرم کسی رو جا بندازم اما بهناز جان دختر خاله ی کوچولومون

 (از لحاظ جثه :) )متفاوته و جاش تو قلب ما همیشه بیادشیم و نگرانش

حتی اگه خودم نباشم از مهسا میپرسم جویای حالتون هستم مشکلاتتون برام مهمه و وقتی میشنوم ناراحت میشم البته جز دعا کاری ازم بر نمیاد

برای همه آرزوی موفقیت میکنم کاش همیشه شادیهاتون رو ببینم 

اما هدف اصلی از نوشتن این مطلب یه موضوع دیگه هم هست

چی ؟

شهریور ماه سال 89 یعنی دو سال پیش من تصمیم گرفتم

یک کلبه ی کوچیک توی این فضای بزرگ مجازی بسازم که هر وقت دلتنگ ماه شبهام میشم

بیام و توش بنویسم و هزار البته حالمو عوض کنم

2 سال از اون روز میگذره و امروز این کلبه شده مکانی برای ابراز دلتنگی های منو مهسام

دوستای مهربونی هم داریم که هر روز یاد ما میکننو در کلبه رو باز میکننو میام تو خونه ی

خودشون قدمشونم روی چشم

خلاصه دلم میخواست این جمله هارو به عنوان یادگاری بنویسم

تا همیشه یادمون باشه این کلبه ی کوچیک روزهاست که لبریز از عشق و علاقست

و به لطفش دوستای ارزشمندی رو پیدا کردیم

و اما ماه من که مدتیه خانوم مدیر اینجاست البته نا گفته نماند خانوم مدیر زندگیه منم هست

مدیر قابل ، باهوش و دوست داشتنی :)

دو سالگی کلبمون رو بهت تبریک میگم گل نازم از خدا میخوام تا وقتی ما هستیم

این کلبه ی کوچولو هم در کنار ما وجود داشته باشه و فرصت کنیم بهش سر بزنیم

دوستدار همیشگی تو ماه من

تقدیم به ماه شبهام (مهسا)

بعدا نوشت مهسا:دوستای گلم نزدیک به یک هفته ای نیستم.اما هرلحظه بیادتونم.راستی به کلبمون سر بزنیدیه وقت خاک نگیره

تولدی که شیویدم برام گرفت(رمز ثابت)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.