مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

لحـــظه های قشنـــگ دلتنـــگی سجـــاد واســــه فرشته ی مهربونش
مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

لحـــظه های قشنـــگ دلتنـــگی سجـــاد واســــه فرشته ی مهربونش

خدایـــــــــــــــا ازت ممنــــونم

http://axgig.com/images/08527210681581860867.jpg 

 

 

 

   سلــــام به همه ی عزیزای مهســــــآ 

خوبیــد؟خوش میگـــذره؟؟ 

حس میکنم خون به رگــام برگشتــــه  Heart Smile

جـــون گرفتـــــــم 

چـــرا ؟؟ 

 بفـــرماییــد ادامه ی مطلــب تا چرا شو بدونیــد====>

امروز اولین جلسه از کلاسمون بــود نورپردازی پرتـــره  

امــروز آسمون گرفتــه بود مثل دل مــــن. ..4روز میگذشت از روزی که صدای سجــادمو شنیده بــــودم ...دلم میخواست از همه چیز و همه کس فــرار کنم 

یکم ذوق کردم واسه اینکه امروز میرم بیرون ، پیشه بچـــه ها یکم حال و هــوام عوض میشــه   

کلاسم ساعت 4شروع میشد تا 6...لباسامو پوشیدم ...مامان داد زد که چترتــ مهســـاsmilie_girl_246.gif  ...اما میخــواستم امروز خیس شم ...صورتم خیس شه ،اونقد که هیچکس تشخیص نده این قطرات روی صورتم اشــکِ یا بارون      

از شنبه شب یه شبو بدون اشک نخــوابیدم...دستـمو میذاشتــم رو قلبم تا آروم شم و خــوابم ببره (اینجوری حس میکردم سر سجاد روی قلبمـــه)   

بعد از کلاسم از دوستام جــدا شدم...حتی اونــام نتونستــن حــالمو عوض کنن!  

بارون شروع شده بود ...نفس عمیقی کشیدمــ اما ریه هام فقط با نفسهای سجاد بود که جون میگرفتــــــ ...خیس شدم ،صورتم خیس شد ،چشمام خیس شد 

امـــا هیچکس نفهمید من امروز چقـــد تنهـــام...چقد داغونـــــم... 

گوشیِ جدیدم هندزفری نداشـــت ،سر راهــم خریدمـــ،دلم میخــواست صدای موزیکـــو تـــا آخر زیـــاد کنم ...صدای همه چیز برام آزار دهنــده بـــود    

دلم میخــواست حتی واسه یکـــ ثانیه صدای سجـــادمو بشنومـــ...تا قلبم، فکرم ،روحـــم آروم بگیـــرن 

انتظار بیجایی بود چراکه سجـــادم ساعت هـــا از من فاصله داشــــت ...جایی برده بودنشون که نمیتونست باهام تمــاس بگیره   

میدونستـــم اونم حال خــوبی نداره ...حســم بهــم میگفت   

 رسیدم خــونـــه ...یکــان برگشتــم به قبل ،حـــس کردم الان سجـــادم منتظره من بهش زنگ بزنـــم تا با ذوق و هیجــان از امروز و اتفاقایی که تو دانشگـــاه افـــتاده براش تعریف کنــم  امـــا... 

دوبــاره دپــرس شـــدم ...مامان تو این مدت خیلی کمک کــرد تا آروم باشـــم ...از خدا ممنونــم به خــاطر اینکـــه بهم این فرشته ی آسمونی   رو داد ...کاش لایق اینهمــه مهربونیش بـــاشم  

  دوتا ازهمیــن عکسایی که شما دیده بودیدو داده بــودم دوستـــم تا برام درست کــــنه(فتوشاپش فــوقِ حرفـــه ایِ این بشـــر)داشتم تو لپ تاپم به عکسام نگــاه میکردمــــ    و تو این فکر بــودم که اگــه شیویدم اینــــارو ببیــــنه چی میگـــه؟!(که البتــه میدونم چی میگـــــه )سکرِتــــــِ secrete 

لبخنـــدی روی لبــآم اومـــد    

گوشیم زنــگ خورد 

چشمـــــام 4تـــا شد     گفتـــم شاید دارم خــواب میبینـــم ،پیش شمــاره ی نیشابــور بــود 

جوابـــ دادم...اما چه جــواب دادنیــــ 

اشـــک اَمــون نمیداد حرفــ بزنـــم ...صدای شیویدمـــ داشت بهــم جــون میداد ...قلبــم تند تند میـــزد ...از یه طرف بخودمــ میگفتــم مهسا حرف بزن اون زیاد وقت نداره امــا از یه طرفم دلم میخــواستم فقط سکوت کنــم تا صدای اونو بشنــــوم .انگار سالهـــــاست که صداشو نشنیدمـــــ  

  سجاد هی میگفت مموشم اشکــاتو پاک کـــن من زنگ زدمــــ از تو انرژی بگیرمــــــآ...شروع کرد به قربون صدقه رفتنـــم ... دلــم غنج میرفــــت ...دلم واسه مموش گفتناش ....یه ذره شده بــود   

فقط تونستم بپرسم خــوبی؟کجایی؟کی برمیگردی؟گفت:همین الان آوردنمــون پادگـــان ... یا فردا عصر یا 5شنــبه صبح راه میافتیــم  ...فردا بهت زنگ میزنم بیشتر صحبت میکنیم مموشم   

هنــــوز به مامانشینـــا زنگ نزده بــود آخـه! 

بـــــــــــــــــــوق..قطع شد...دیگه صدایی نمیومـــد    

چقد آروم شده بـــودم ...قلبمـــــ دیگه درد نمیکـــرد ...جریان خــونو تو رگهــام حس میکردم 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا ازت ممنونم که صدامو شنیـــــــــــــــــــــــــــــــدی  

فهمیدی داغـــونم ...میدونم هیچوقت بنده ی خــوبی برات نبودمـــــ...اما تو انقدر بخشنده ای کـــه...  

 ممنون که بهم تو این مدت امید دادید ،آرومم کردید .خوشحــالم از اینکــه خــدا دوستای خـــوبی مثل شمارو به من داده  

مراقب خودتونو همراهای زندگیتون بـــاشید ،قدر لحظه لحظه زندگیتونو بدونید  

       

 

برای تارو پـــودم: 

امروز تنها زیر بـــارون خیس شدم زندگیمــــ ...تو نبودی چترو بگیری بالای سرم ...امروز لرزیدم نفســـم ...تو نبودی گرمم کنـــی...امروز فهمیدم بی تو ،نفس کشیدنــم تو این دنیـــا بیهودســـت   

منتظرتمــــ بیتابتــــر از قبـل ...   

ثانیه های زندگی من

بسته به نفس هایت

صبح به شوق بودن تو از خواب

بیدار می شوم

شب ها مست از عطر تو به خواب می روم

عزیزدلم

   به خاطره تو زندگی می کنم

   

دوستــــ دارمــــ بهـــانه ی زندگـــــی مــــــن   Smiley   

 

 

نظرات 20 + ارسال نظر
omid & raha چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:51 ق.ظ http://www.lovehome.blogfa.com

سلام گلم
چه عکس بامزه ایی
از سایه هاتون عکس گرفتید
ایشالا زودتر به سلامت برمیگرده

ســلام عزیزم
آره خعلــی دوست دارم این عکسمــونو
فداتشــم ایشاللا
همچنین شمـــا

مسعود چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ق.ظ http://kolbehman.blogfa.com

همیشه یه جایی
یه تابلویی هست

که خدا روش نوشته:

*پایان دلتنگی*

خوشحالم واستون که دوباره روزهای خوبی رو دکنار هم میخواهید شروع کنید
و موفق شدید یکی دیگه از مراحل زندگیتون رو در کنار هم پشت سر بزارید

ممنون به خـــاطر این متن زیبـــا
مرســـــــــــــــــــی دوست خــــــــــــــــــــــوبم .واقعــــا منم خوشحالم از این بابتـــــــــــــــــــــــــــــــ

رضوانه چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ http://www.72r72.blogfa.com

سلاااااام ! شطوریییی ؟ مهسا خانومییی !
وای چقد عکس سایه دو نفره تون باحاله !
.
.
.
عزیزم ممنون بخاطر رمز ، گیسو کمندی !
بهله بهله ! مهسا مانند ماه !

ســـلام .مرسی عزیـــزم
ممنــــــــــــــــون خــانومی
.
.
.
قربونت خــواهش میکنـــم

مریناز چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ق.ظ http://asemanerangi.blogfa.com/

عزییییییییییییییییییییییزم خیلی خوشحال شدم برات

خدا رو شکر که صداش رو شنیدی و آروم شدی... حالا ۵ شنبه یا جمعه دیگه انشااله میبینیش و آرامشت کامل میشه

خدایا همه عاشق های راه دور رو به سلامت به هم برسون

فداتشــــــــــــــــــــــــــــــم
آره مریناز جــونم واقعــا ایشاللــــــــــــــــــــا
آمیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

سآنـ ـ ـآز چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ق.ظ

جدی عکسه ؟ مثل نقاشیه
خیلی قشنگه
عجب حرفه ایه :))

بخونش حتما خوشت میاد، ولی خیلی از قسمتاش خسته کنندس یه کم

آخی چه موقع خوبی زنگ زده بهت :)
میدونم چه حسی داره آدم صدای عشقشو بشنوه وقتی از همه چی خسته شده
ایشالا این عشقتون همیشه پایدار باشه :)

آره عزیزم عکســــه
بلی بسیــــــــار
حتمـــا عزیزم
واقعــــا ساناز جــونم
چرا وبتو بستـــی بستی عزیزمـــــــــــــــــ
بی خبرم نزار من نگـــرانتــــــم

علیرضا و ساغر چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:40 ق.ظ http://rozayema.blogsky.com

سلام اجی خوشحالم سجاد زنگ زده مطلب مثل همیشه خدا قشنگ و شیرین.میدونم سخته زیاد دوری اما اجی اگه اروم نباشی سجاد هم اروم نمیشه درسته مرد اما کوه درده.یادت باشه بازم خوشحالم ایشالا که زودتر راه بیفته بیاد تو رو هم خوشحال ببینیم.سلام برسون مواظب خودتم باش.زیر بارون هم نرو

ســلامـــ داداش گلــــم
واقعـــا خیلی سخـــته .حتمـــا
سلامت باشی .همیشه بهتون سلام میرسونــه
بلی داداشم چشمـــ

گیسو چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:37 ب.ظ

اول از همه روز ولنتاین مبارک
آخی چه با احساس
امیدوارم این عشق ابدی باشه و یه ذرم کم نشه
مهسا جون مواظب خودت باش عزیزم
دوست دارم

قربونت بشم ایشاللـــــــــــــــــــا
شمام همینطور خـــانوم
منم دوست دارمــــــــــــ

اِلـ❤ـی چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:05 ب.ظ http://elikhanoomi.blogfa.com

عزیییییییییییییزم
کامل درکت میکنم
لحظه بدیه وقتی میخوایش واما دردسترش نیست
منم گاهی گریه میکنم
الانم بغضم گرفته

راستی این چیه وقتی وبت بازمیکنم میاد رووبت بعداینکه عکس بالایی چیه !!
نمیتونم بازش کنم بخاطر همین مشکیه مث پردست

مرسیـــــ خشگلـــــــــــــــــــم
عزیزم خیلی سخـتــــه
فک میکنم همون نُتای موسیقی رو میگی فک کنـــم
اگـــه فلش پلیر نصب باشه رو سیستمت مثــل پرده دیده نمیشــه

مرداب پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:06 ق.ظ

سلام و..........

صبر کردم یه وقتی بیام که بهش احتیاج داشته باشم
و الان وقتشه باید به خودم امید بدم باید سرپا بمونم

و حالا مشیری
گفت که نگسستم نه رمیدم
اگر بهت خیانت شد اگر دلت شکست اگر عاشق شدی نرسیدی واگر به هرطریقی ضربه عاطفی خوردی سرپا
بمون.

ازهم گسیخته نشو
معتاد نشو
الکلی نشو
افسرده نشو
روانی نشو
دیوانه نشو
فرار نکن
خودتو بیچاره نکن
خودکشی نکن

بمون و ثابت کن لیاقتت رو نداشتن ثابت کن بهترین بودی
کاری نکن بهت بگن ضعیف و بی اراده ای بگن حقت همینه بگن بی لیاقت بودی بگن محکم نبودی

به خودت و زندگیت بیشتر برس بذار حسرت داشتنتو بخورن کاری کن بیان سمتت بگن
منو ببخش قدرتو ندونستم

از اینجا به بعد به مشیری ربط نداره

اگر تونستی کاری کنی که؛
وقتی گفت منو ببخش با تمام غرورت و با تمام شکستن دلت با تمام بدی های که در حقت کرده
تمام سلولای بدنتو به کار بگیر احساستو بکش و با تمام قدرت بزن تو دهنش بزن که نقص عضو پیدا کنه...

اخه تو منطق مرداب ببخشش جای نداره
اگر بخشش خوب بود خدا فقط یکبار ادم و حوا رو میبخشید و یک عمر مارو اسیر خودش و بخششش نمیکرد و کار ما رو به بنده هاش واگذار نمیکرد

خیلی داغونم روز و شبم یکی شده
شماهم هی منو ببر اونجا که جای من نیست
عجیب دلم هوای حوامو میکنه
اخ کجایی نازنینم...

بازم زدم جاده خاکی

سلامتی کمترین ارزومه برات

سلام
چه تعبیر قشنگــی...
مسیر خوبیرو انتخاب کردید
تنوع رو به زندگیتون بیارید اجازه ندید روزهاتون یکنواخت شه
براتون آرزوی بهترینـــهارو دارمــــ
ممنون از اینکـــه به کلبمون سر میزنیـــد

مسعود پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:14 ق.ظ http://kolbehman.blogfa.com

اینم به مناسبت ولنتاین
" یک از فانتزی هام اینه که دوست دخترم واسه ولنتاین ، برام یه آیفون 5 بگیره ، بعد من یه گوشی glx که راحت از جیب در میاد براش گرفته باشم و بهش بدم ، در حالی که اون داره از ذوق اشک میریزه تو افق ناپدید شم

مــــــــــــــــــــــــــــــــرسی
مراقب باش زیاد تو افق محـــو نشی حـــــــــــــــــــــــالا

شقایق پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:31 ق.ظ http://like-a-darkwoman.blogfa.com

سلام فدات شم
خوبی خوشگلم حالت بهتر شده؟
الهی! تو اون بارون بدون چتر رفتی بیرون؟! نبینم دلت غمگین باشه نبینم چشمای نازت بارونی باشه
بمیرم من کاش خودم کنارت بودم تا دلداریت بدم عزیزم
آخی چه حس خوبی داشتی اون لحظه که سجادت زنگ زد دلهاتون با هم یکیه خوشحالم که قلبت آروم گرفت خانمی گل
مراقب خوشگل من باش
بوس بوس بوس بوس بوس

سلآم خوشگلـــــــــــم
خیلی خـــــــــــــــوبم عزیزم
نمیدونم چرا نمیتونم برات کامنت بزارمـــــــــــــــــ
فداتشم دیگه وقتی ناراحتیت به اوج برسه همیــن میشـــه
خــــدا نکنــــــــــــــــــه کـــاش ...
آره عزیزم خیلی خوب بـــــــــــــــــــــود
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس
در رابطه با سوالت که اصلانم فضولی نیست بایدد بگم که:
من سجاد کنار هم وایسادیم اما سایه هامون تو عکس جوری نشون میده که انگار همو بغل کردیم
دوست دارمـــــــــــــــــ زیـــــــــــــاد

اِلـ❤ـی پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ق.ظ http://elikhanoomi.blogfa.com

عکس دیدم دیشب
باحاله

میگم شما عقد هستین یانه هنوز؟دوسداشتی بگو

میســــــــــــی
نه هنــوزخوشگلــــم.امــا دور نیست ...

مسعود پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:27 ب.ظ http://kolbehman.blogfa.com

سلام
راستی قرار بود امروز شیویدتون بیاد نیومدش هنوز
منتظر خاطره دیدارتون هستیم ها

ســلام
بله دیشب رسید شیویدمــــ
ممنون که بیادمون بودید
چشـــــــــــــــــم حتمـــــــــــــــــــــــا

خواهر مسی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 04:48 ب.ظ http://www.bajanbeh.blogfa.com/

اِ اِ اِ بچه بد مگه شما نامزدین؟

واای آره
نه عزیزمــــ

اِلـ❤ـی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:15 ب.ظ http://elikhanoomi.blogfa.com

خوشحالـم که اومـــــــــــــــد
همیشه شادباشی

+من دلم گرفتع

فــــدای شمـــــــــــا
همچنین نـــــــــــازم
چرا آخـــــــــــــــه؟!دل دشمنـــات بگیره
اَه اعصابم ریختـــه بهم ،نمیتونم برات کامنت بزارم

وحید شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ق.ظ http://3setare.blogfa.com

سلام
در مورد اون عکسی که گفتی:
"عـــاشق این عکسمــــــــــــــــــــــــونم که بطور اتفاقی گرفت سجــادم"
در لینک زیر هم عکس پراحساسی رو در همین مورد میتونید ببینید.

http://www.uploadtak.com/images/t5596_aghoosh.jpg

ســلام
ممنونم عکس خیلی قشنـــگیه

علیرضا و ساغر شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:52 ق.ظ http://rozayema.blogsky.com

پست زندگیم اومد
سلام اجی بازم بگو بعضی پست ها نیاز به نظر نداره بابا این پست باید بترکونی عشقت اومده
بگید خووووووووووووووووووش اومده ایشالا سلامت باشن به سجاد سلام برسون خوشحالم شدید الان به ساغر میگم سلام برسون مواظب باشید از ته قلبم خوشحالم

سلــام داداش گلـــم
بلی چشـــــــــــــــــــــم
ممنونم همچنین شماو ساغز جــونم
حتمـــــــــــــــــــــــا.ممنونم بابت اینهمـــــــــــــــه مهربونــــــــــــــــــــی

پری شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:07 ب.ظ http://daysofmylife1.blogfa.com/

تو پستای جدیدت چرا نمیشه نظر داد؟ کامنتدونیتو بستی؟

ببشیـــــــــــــــــد

جودی یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:34 ب.ظ http://azi74-amin70.blogfa.com/

الهییییییییییییییییییییییییییییی

سلامت باشید که همواره توی جمع دوستان عزیز ببینیمتون

امیروعسل دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:34 ق.ظ http://www.amiroasal.blogfa.com

آخه !دقیقا روزایی که من گذروندمو توهم گذروندی
عوضش الان دیگه داره تموم میشه

عزیزمــ
چقــدم خـــــــــــــوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد