مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

لحـــظه های قشنـــگ دلتنـــگی سجـــاد واســــه فرشته ی مهربونش
مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

مـــآه شـــــبهــــآیِ مَـــــــــن

لحـــظه های قشنـــگ دلتنـــگی سجـــاد واســــه فرشته ی مهربونش



تو را از دور می‌بینم که می‌آیی
تو را از دور می‌بینم که می‌خندی
تو را از دور می‌بینم که می‌خندی و می‌آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
تو را در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم شست
برایت شعر خواهم خواند
تبسم های شیرین تو را، با بوسه خواهم چید
من امشب تا به سحر خوابم نخواهد برد



تقدیم به ماه شبهام (مهسا)

نظرات 2 + ارسال نظر
دکتر خودم جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

منم مثه تو ماه دارم
خوشحالم که دیدمت.

مهسا شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ

عطر نگاهت باز هم مرا مست کرد...؟!

و من امشب امده ام با کوله باری از حرف های ناگفته!...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد