تو را از دور میبینم که میآیی
تو را از دور میبینم که میخندی
تو را از دور میبینم که میخندی و میآیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
تو را در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم شست
برایت شعر خواهم خواند
تبسم های شیرین تو را، با بوسه خواهم چید
من امشب تا به سحر خوابم نخواهد برد
تقدیم به ماه شبهام (مهسا)
منم مثه تو ماه دارم
خوشحالم که دیدمت.
عطر نگاهت باز هم مرا مست کرد...؟!
و من امشب امده ام با کوله باری از حرف های ناگفته!...