روزانـه هـآیِ یه دُختـَرِ شیکــ :)
چقدر نبودنم اینجآ طولانی شد :( تقریبا یک مآه ونیم ننوشتم :)) البته چیزیم برای نوشتن نداشتم و هم اینکه کآر داشتم کمو بیش درگیرَم فرصت ندارم و هم اینکه گآهی حسش نیست :) کآش بیای ُ خاتمه بدی به این همه نبودن :) ولی خُب میدونی ... نمیشه نمیخوای ... فقط دیدَن " کمآل کآمیآبی نیآ " میتونـ ه حالمُ خوب کنه بسآزه کی میتونَم ببینمش اخه :( آبـان ، متفـآوت ترین اسمـی کـه تآ بـه حـآل شنیدمـ غمـگین ... :) بنفـــش ... :) پرحـــرارت اما ســـرد ... :)) باورم نمیشه 9 روز از آبان گذشت :( چرا به ما خوش نمیگذرهـ چرا هیچی برامون جذابیتی نداره چرا همه چی خنثی س :| چرا مآ از پاییز و خش خش برگ هآ و .... فقط باید کلمه هاشُ بشنویم ! + امروز کآرفرمآم تسویه حقوق کرد گفت قول میدم از مآه بعد همه رو سرموقع پرداخت کنم :)) چرآ میترسه من ازینجآ برم ؟!! البته همش ترس نیست ، میدونه کسی حاضر نیست اینجآ بیآد هیچکس مثل من انقدر صبور و به سآز نیست :) + خُدایآ یکآری کن به آرزوم برسم ... :( میترسم آرزو به گور بشم ... میدونی چقدر احتیآج دارم =(